((به نام خداوندحمید و مجید)
گازار روستایی از توابع بیرجند وبا قدمت بیش از دو هزار سال میباشد
وجود آتشکده و قلعه و برج و باروهای قدیمی دلیل بر این ادعاست.مردمان این وادی خدا پرست
وعاشق طبیعت کشاورزی ودام داری ومصمم بوده اند تمام امکانات را در محل سکونتشان فراهم نماییند
حفر قنات هایی با عمق 100 متر و طو ل کیلومترها،ساختن آسیاب های بادی و آبی و برج و باروهای بزرگ
نشان از همت این دلیر مردان دارد .این روستا از هر نظر خود کفا و به واسطه قلعه ای بسیار بزرگ با دیوارهایی
محکم و رفیع و مردانی هوشیار پناهگاهی امن برای اهالی و مردم روستاهای مجاور گازار در مواقع هجوم غارتگران
ترکمن و افغان بوده است .این قلعه در زمان صفویه بازسازی می شود و راه های زیرزمینی به قنوات و
کشت زارها داشته که آثار آن هنوز به چشم می خورد .برج های بلندی در اطراف باغ ها و بلندی های روستا بانگهبانانی هوشیار که درشب
باوسیله افروختن آتش و در روزها به وسیله دود مردم را در زمان هجوم غارتگران
آگاه می ساختندتااز راه های زیر زمینی به قلعه پناه ببرند و در روز های آفتابی به وسیله نور آینه پیغام خود را
به نگهبانان قلعه که در برج های چهار طرف مستقر بودند می رساندند.
در صده های اخیر هم مردم گازار اغلب با سواد بوده اند مرحوم پدرم می گفت زمانی در گازار 50 نفر عالم و روحانی بودند که عده ای مکتب خانه داشتند و به شاگردان خواندن قرآن و نماز و کتاب های دینی را تعلیم می دادند و ومردم روستاهای مجاور برای آموختن درس و قرآن به گازار می آمدند شاید همین مردم حق شناس لقب ام القرا ودارالمومنین را به این روستا داده باشند .در حال حاظر نیز به همت مردان خیر مدارس شبانه روزی در گازار میباشدکه توسط حاج آقا اسدزاده خوابگاهی با تمام تجهیزات در اختیار دانش آموزانی قرار گرفته که ازروستاهای دیگردرگازار مشغول تحصیل میباشند
مردم گازار مردمی دلیر و سلحشور بودند .پرفسور محمد حسن گنجی پدر علم جغرافیا تعریف میکردند که گازاری ها ازدادن مالیات وسرباز خوداری میکردند ومامورین جمع آوری مالیات و ژاندارم هایی را که برای سرباز گیری و کشف حجاب به روستا می رفتند را کتک میزدند چون به رضا خان گزارش می دهند دستور می دهد روستا را خراب کنند.مامورین چند عراده توپ جنگی در پشت رود حاشیه گازار مستقر می کنند که تا گازار راخراب کنند که تا سالهای 1335 گودالهای محل استقرار توپها هنوز باقی بود
شوکت الملک پدر اسدالله علم متوجه می شود و به رضا خان پیغام میدهد که گازار علمایی مانند شیخ محمد حسین آیتی و علمای برجسته دیگری دارد که این کار باعث رنجش آنها می شود .گذشته از این گازاریها مردمی شجاع و انتقام جو هستند اگر گازار خراب شود مشکلاتی برای دولت فراهم می کنند و بالاخره مانع این کار می شود.
جوانان گازار تاقبل از انقلاب کمتر به خدمت سربازی میرفتند وهرزمانی که ماموران برای اعزام سربازان به گازار
می آمدندبه کوههاوباغات می رفتند ویا به تهران یاکشور عراق مهاجرت میکردند ولی بعد ازانقلاب درجنگ ایران و
عراق شهدای زیاد ی تقدیم انقلاب کردند روح شان شاد
یادآورمیشود ،مردمی که اکنون درگازار زندگی میکنندبیشتر مهاجرینی هستند که از روستاهی دیگر بخاطرامکاناتی
که دراین روستا به همت مردان گازار فراهم شده .آنجاساکن شده اند وگازار حالا نه از نظر آبادانی و نه مردمانش
شباهتی به گازار قدیم ندارد وازباغ ها ی سرسبز ومزارع کشاورزی وتاکستان ها دیگراثری نیست مردم قدیم
گازار اکثرا درشهرهای تهران ،مشهد وبیرجند ساکن هستن واغلب ازامکانات مالی وتحصیلی خوبی
برخوردارند ولی هیچگاه زادگاه خودفراموش نکرده اند،